امیرحسین امیرحسین ، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 22 روز سن داره

امیرحسین

بدون عنوان

در ایان تعطیلی 22 بهمن با همت آقای پدر به همراه خاله به شمال اقامتگاهی که پدربزرگ گرفته بود رفتیم. سفر بسیار خوبی بود جای تمام دوستان خالی. بماند که آخرش تو برگشت توی بزگراه صدر تو ترافیک ماشینمون خراب شد و رفته تعمیرگاه هنوز بیرون نیومده!! در تصویر زیر امیرحسین سوار یک فیل شده!! از اونجا به بعد به هر موقع ازش میپرسیم تو شمال سوار چی شدی میگه "جی" امیرحسین به شن می گه "جن"!! ...
29 بهمن 1392

بیان احساسات!

این را بابا پریشب کشف کرده است: بابا: امیرحسین بخند! امیرحسین: هِ هِ هِ بابا: امیرحسین گریه کن! امیرحسین: ایییییییییی بابا: امیرحسین نق بزن! امیرحسین: اِ  اِ (کشیده!) این را هم من کشف کردم: من: امیرحسین تشنه ات میشه چی می خوری؟ امیرحسین: آبَ من: گشنه میشی چی می خوری؟ امیرحسین:پوف!
12 بهمن 1392

ترازو

بعضی وقتها امیرحسین کارهایی می کنه که مارو کاملا متعجب می سازه. ازاینکه چقدر این بچه ها با هوش هستن و ما غافلیم! دیشب تو پذیرایی داشت با باباش ماشین بازی میکرد. به بابا میگم بیا امیرحسین را وزن کنیم. بابا میگه حال ندارم! بعد رو میکنه به امیرحسین و میگه:"پسرم! بابا جون برو رو ترازو مامان وزنت کنه! " امیرحسین بدون معطلی و اینکه چیزی بگه بلند میشه و تند تند میره به سمت ترازو که دقیقا در انطرف خانه و دورترین نقطه از محل بازیش بود. تصورشو بکن یه پسر کوچولوی نیم وجبی با اون شلوار ورزشیش چطور تن تن راه میره! !رو ترازو می ایسته و منو نگاه میکنه تا برم وزنشو بخونم! بابایی و من: امیرحسین: وزنش:10/600 من: ...
11 بهمن 1392

ماشین (به زبان امیرحسین: ما)

جای همه شما خالی دو هفته پیش مشهد الرضا بودیم. قربون امام رضا بشم که تا دل هواشو میکنه طلبیده میشه...  ویک تشکر ویژه از همسر جونی که حسابی هوای منو داشت و امیرحسین رو نگه میداشت تا من بتونم خوب زیارت کنم. و اما بعد این آقا کوچولو در حرم  صحنه های جالبی خلق میکرد البته همراه با بچه های همسن و سال دیگش. مثلا" با 1 ماشین اسباب بازی بارها صحنه خلق کرد: صحنه اول: امیرحسین مشغول ماشین بازی بود 1پسر کوچولوی دیگه از دور مامانشو آورد تا از امیرحسین ماشین بگیره. ما هم وقتی امیرحسین حواسش پرت بود 1ماشین به پسرک دادیم. کمی که بازی کرد امیر متوجه شد و ماشینشو پس گرفت.  ما 1 ماشین دیگه به پسرک دادیم اما امیرحسین راضی نمیشد پسرک...
8 بهمن 1392

پوشک شناسی!

ماه های اول تولد امیرحسین برام جای سوال بود که چرا بعضی خودشونو به آب و آتیش میزنن برا گرفتن انواع پوشک خارجی؟! با وجود مولفیکس ایرانی دیگه احتیاجی به پوشک اجنبی نیس! اما زهی خیال باطل... با حساسیت امیرحسین به مولفیکس و خراب شدن عید نوروزمون ما هم به جمع مصرف کنندگان پوشک اجنبی پیوستیم! البته قبل از اون تقریبا" تمامی انواع ایرانیش رو امتحان کردیم! دوست دارم تجارب پوشکیم!!! رو اینجا بگذارم تا شاید به درد کسی بخوره. انواع ایرانی: مولفیکس بوی جیش رو بیرون میده. جای کش هاش رو پای بچه میمونه. باسن بچه بعد از مدتی طوسی میشه. مای بیبی و پنبه ریز  که لایه بیرونش پلاستیکی هست و برا بچه خیلی خوب نیست. مخصوصا" تو فصول گرم ...
4 بهمن 1392
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به امیرحسین می باشد